۳ ــ ابر و کوچه ــ ۱۳۴۱
.
زهر شیرین
ستاره کور
شبنم و شبچراغ
لال
ناقوس نیلوفر: برای کودکی که نماند و نیلوفرها در مرگ او ناقوس زدند.
کوچه
بهار می رسد، اما
ابر
پرواز با خورشید
چرا از مرگ می ترسید؟
دشت
فقیر
شکوفه ای بر شراب
دریچه
هنگامه
غریو
سرگردان
درخت
دریای درد
سفر
غبار بیابان
بیگانه
سینه گرداب
دست ها و دست ها
چراغ میکده
غریبه
اشک زهره
ماه و سنگ
خورشید و جام
از خدا صدا نمی رسد
پردی رنگین
خار
.
afasoft.ir